سکوت می کنیم
....

به یاد تمام "دوستت دارم" هایی که در گلو ماند !

سکوت می کنیم...

به احترام تمام خاطراتی که درودیوار زندگی را آذین بسته اند !

سکوت می کنیم...

برای لحظه ای بیشتر باهم بودنمان . . . .

و سکوت انگار سخت ترین کار ِ دنیاست !

سکوت می کنیم !

آخ !

دیدی چه شد ؟

من با همین کلمات سکوتم را شکستم....

 


†ɢα'§ : سکوت,
دو شنبه 20 خرداد 1392 23:47 |- mohadese -|

بعضی ها گریه نمی کنند !

اما

از چشم هایشان معلوم است ؛

که اشکی به بزرگی یک سکوت ،

گوشه ی چشمشان به کمین نشسته
. . .


†ɢα'§ : اشک, ,
دو شنبه 20 خرداد 1392 23:43 |- mohadese -|

 


بعضي وقتا مجبوري تو فضاي بغضت بخندي . . .

دلت بگيره ولي دلگيري نکني . . .

شاکي بشي ولي شکايت نکني . . .

گريه کني اما نذاري اشکات پيدا شن . . .

خيلي چيزارو ببيني ولي نديدش بگيري . . .

خيلي حرفارو بشنوي ولي نشنيده بگيري !

خيلي ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کني . . .


†ɢα'§ : بغض, نگاه, سکوت, گریه ی بی صدا, ,
دو شنبه 20 خرداد 1392 21:33 |- mohadese -|

با دیدگانی تار ... می نویسم ... برای تو و برای دل !

دل !....این دل تنگ و تنها ... امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم.....

تو هستی ! .... در تار و پود لحظاتم.... اما ...

اما.....سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ....

چشمانم را از من مگیر...بگذار تا جان دارم برای تو بنویسم... برای تو و از تو ! ....تویی که مهربانترینی...

خدایا !..........دریاب حال مرا که....از وصف حالم عاجزم....و خسته....

دریاب مرا ! این بنده ی سراسر بغض و حسرت را....

صبر !....صبر را به من هدیه کن !

خدایا !...بگذار دست یابم به هر آنچه که دلم با او آرام میگیرد ...و مگذار ! تو را قسم به خداییت مگذار گناه کنم....

خدایا ! مواظبم باش ! مواظب این روح بی قرار و تنهایم باش !

خدای مهربانم ای بی کران نازنین !...عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی !

بهترین ها را به قلب بی قرار و تنهایم هدیه کن ...ای قدرتمند بی نهایت کریم.

دوستت دارم ای مهربان ...تو را سپاس برای همه ی رحمت هایت ...

با من بمان....خدا....با من که تنها تو نگهدار منی ! به تو و محبت و مهر و هدایتت نیازی مبرم و عمیق دارم..

شنبه 18 خرداد 1392 21:12 |- mohadese -|

 

خدایا من به کدامین دلتنگی خندیده ام......


که این چنین مرا دلتنگ کرده ای
......


†ɢα'§ : دلتنگ, خنده,
شنبه 18 خرداد 1392 19:32 |- mohadese -|



دل آدم چه زود خر میشه!

با یک "دلخوشی"

با یک " هستم "

با یک " نترس "
با یک " نوازش "


و چه راحت خرد میشه

با یک نگاه "متفاوت "

با یک حرف " نامتعارف "

شنبه 18 خرداد 1392 19:27 |- mohadese -|


تـ ـو بـ ـرو…

مـ ـن هم برای اینکـ ـه راحـ ـت تربروی…


می گویـ ـم : برو “خیـ ـالی نیسـ ـت “


امـ ـا…

کیسـ ـت که ندانـ ـد…


بی تـ ـو…


تنهـ ــا چیـ ـزی کـ ــه هسـ ـت…


“خیـ ـال توسـ ـت” …

 

 

شنبه 18 خرداد 1392 19:23 |- mohadese -|

بَعضــے وقتــا سُڪـوت میڪُنــے

چُوסּ اینقـבر رَنجیـבے

ڪــہ نمـے خواے حَرفـے بزنـے . . .

بَعضـــے وقتــــا سُڪــوت میڪنـے

چُوסּ واقعـاً حَرفـے واســہ گـُفتن

نـَבارے . . .

گاه سُڪـــوت یــہ اعتراضــہ . . .

گــاهـے هم انتظــار . . .

اما بیشتر وقتــــا سُڪـــوت

واســہ اینــہ ڪہ هیـچ ڪلمــہ اے نمـے تونــہ

غمـے رو ڪــہ تو وجوבت


בارے،توصیف ڪنــہ..

 

 

 

 

شنبه 18 خرداد 1392 19:12 |- mohadese -|

چیزی برای گفتن ندارم

فقط (عشق)

 

شنبه 18 خرداد 1392 18:34 |- mohadese -|


†ɢα'§ : لبخند های اجباری, خسته , حرف های تکراری,
شنبه 18 خرداد 1392 18:22 |- mohadese -|

ϰ-†нêmê§

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 13 صفحه بعد